درباره ما


سلام دوستان عزیز امیدوارم از وبلاگ من خوشتون بیاد نظر یادتوووووون نررررررررره

پیوند روزانه

حمل ماینر از چین به ایران
حمل از چین
پاسور طلا

جستجو

"لطفا از کلمات کلیدی برای جستجو استفاده کنید !!!



طراح قالب


Www.LoxBlog.Com

Main

My profile

Log out


♥♥ḾΞŁÓĐỸḺÕѴЁ♥♥

عشق خاک شده
موضوع: <-PostCategory->

 

80wb642xte3db96zb5nq.jpg

وقتی سر کلاس درس نشسته بودم تمام حواسم متوجه دختری بود که کنار دستم نشسته بود و اون منو “داداشی” صدا می کرد .

به اون خیره شده بودم و آرزو می کردم که عشقش متعلق به من باشه.

اما اون توجهی به این مساله نمیکرد .

آخر کلاس پیش من اومد و جزوه جلسه پیش رو خواست. من جزومو بهش دادم.

بهم گفت:

”متشکرم”.

ادامه در ادامه مطالب.......

نوشته شده توسط :sheyda | لينک ثابت |پنج شنبه 31 فروردين 1391برچسب:,|

شهرام شکوهی:اسیر عشق و من و تو
موضوع: <-PostCategory->

j0rl5zrpj5rekhzob.jpg

برای دانلود روی کلمات زیر کلیک کنید:

من و تو

اسیر عشق

نوشته شده توسط :sheyda | لينک ثابت |پنج شنبه 31 فروردين 1391برچسب:,|

tik tak
موضوع: <-PostCategory->

lis04xtjxhr07ugud4j.jpg

برای دانلود اینجا کلیک کنید

 

نوشته شده توسط :sheyda | لينک ثابت |چهار شنبه 30 فروردين 1391برچسب:,|

عشق واقعی
موضوع: <-PostCategory->

sjdauhzo4ldq0tpdjgs.jpg

دخترک شانزده ساله بود که برای اولین بار عاشق پسر شد.. پسر قدبلند بود، صدای بمی داشت و همیشه شاگرد اول کلاس بود. دختر خجالتی نبود اما نمی خواست احساسات خود را به پسر ابراز کند، از اینکه راز این عشق را در قلبش نگه می داشت و دورادور او را می دید احساس خوشبختی می کرد.
در آن روزها، حتی یک سلام به یکدیگر، دل دختر را گرم می کرد. او که ساختن ستاره های کاغذی را یاد گرفته بود هر روز روی کاغذ کوچکی یک جمله برای پسر می نوشت و کاغذ را به شکل ستاره ای زیبا تا می کرد و داخل یک بطری بزرگ می انداخت. دختر با دیدن پیکر برازنده
پسر با خود می گفت پسری مثل او دختری با موهای بلند و چشمان درشت را دوست خواهد داشت.

ادامه در ادامه ی مطالب.......

 

نوشته شده توسط :sheyda | لينک ثابت |چهار شنبه 30 فروردين 1391برچسب:,|

نیمکت
موضوع: <-PostCategory->

 

gharare asheghane داستان عاشقانه غمگین و خواندنی  ” قرار”

نشسته بودم رو نیم‌کتِ پارککلاغ‌ها را می‌شمردم تا بیاد. سنگ می‌انداختم بهشون. می‌پریدند، دورتر می‌نشستند. کمی بعد دوباره برمی‌گشتند، جلوم رژه می‌رفتند. ساعت از وقتِ قرار گذشت. نیومد. نگران، کلافه، عصبی‌ شدم. شاخه‌گلی که دستم بود سَرْ خَم کرده داشت می‌پژمرد.
طاقتم طاق شد. از جام بلند شدم ناراحتیم را خالی کردم سرِ
کلاغ‌ها.
گل را هم انداختم زمین، پاسارَش کردم. گَند زدم بهش. گل‌برگ‌هاش کَنده، پخش، لهیده شد. بعد، یقه‌ی پالتوم را دادم بالا، دست‌هام را کردم تو جیب‌هاش، راهم را کشیدم رفتم. نرسیده به درِ
پارک، صدای تندِ قدم‌هاش و صِدای نَفَس نَفَس‌هاش اومد

ادامه در ادامه مطلب.........

نوشته شده توسط :sheyda | لينک ثابت |چهار شنبه 30 فروردين 1391برچسب:,|

morteza pashai ahange:dele donya ro khoon kardi
موضوع: <-PostCategory->

595e8x25b27609vjfw.jpg

برای دانلود اینجا کلیک کنید

نوشته شده توسط :sheyda | لينک ثابت |چهار شنبه 30 فروردين 1391برچسب:,|

nadim ahange nagoo
موضوع: <-PostCategory->

 

 

70062530782810905720 دانلود آهنگ جدید نديم به نام نگو

برای دانلود اینجا  کلیک کنید

نوشته شده توسط :sheyda | لينک ثابت |چهار شنبه 30 فروردين 1391برچسب:,|

.::قلب::.
موضوع: <-PostCategory->

 

72zvw2ifuwpb87f121u.jpg

 

پسر به دختر گفت اگه یه روزی به قلب احتیاج داشته باشی اولین نفری هستم که میام تا قلبمو با تمام وجودم تقدیمت کنم.دختر لبخندی زد و گفت ممنونم
تا اینکه یک روز اون اتفاق افتاد..حال دختر خوب نبود..نیاز فوری به قلب داشت..از پسر خبری نبود..دختر با خودش میگفت :میدونی که من هیچوقت نمیذاشتم تو قلبتو به من بدی و به خاطر من خودتو فدا کنی..ولی این بود اون حرفات..حتی برای دیدنم هم نیومدی...شاید من دیگه هیچوقت زنده نباشم.. آرام گریست و دیگر چیزی نفهمید...

چشمانش را باز کرد..دکتر بالای سرش بود.به دکتر گفت چه اتفاقی افتاده؟دکتر گفت نگران نباشید پیوند قلبتون با موفقیت انجام شده.شما باید استراحت کنید..درضمن این نامه برای شماست..!
دختر نامه رو برداشت.اثری از اسم روی پاکت دیده نمیشد. بازش کرد و درون آن چنین نوشته شده بود:


سلام عزیزم.الان که این نامه رو میخونی من در قلب تو زنده ام.از دستم ناراحت نباش که بهت سر نزدم چون میدونستم اگه بیام هرگز نمیذاری که قلبمو بهت بدم..پس نیومدم تا بتونم این کارو انجام بدم..امیدوارم عملت موفقیت آمیز باشه.(عاشقتم تا بینهایت)

دختر نمیتوانست باور کند..اون این کارو کرده بود..اون قلبشو به دختر داده بود..
آرام اسم پسر را صدا کرد و قطره های اشک روی صورتش جاری شد..و به خودش گفت چرا هیچوقت حرفاشو باور نکردم...

نوشته شده توسط :sheyda | لينک ثابت |چهار شنبه 30 فروردين 1391برچسب:,|



موضوعات

لینک دوستان

جوک های خنده دار
عشـــــــــــــــق واقعـــــــــــــی
all u need
♀★•★♥lOvE♥★•★♀
ღ☠پاتوق دختروپسرای ايرونيღ☠
دنیای نیمبازچت
♪ღ*♥هزار بغض نشکسته♪ღ*♥
من زن هستم
ஜ۩۞۩ஜ عسل دانلود ஜ۩۞۩ஜ
✰✯✮✭✬✫✪✩در هم و از همه جا☠✈♐❣❤❦
همه چي تموم....
تــــــنهاترین بغض تنهایی من
به روزترین وبلاگ دانلودمو
دانلود رایگان موزیک،ویدئو
تودنیای منی اما به دنیا اعتمادی نیست
مـن مالــِ تو _ تو مـالــ
๓ بیا تو ๓
همه جوره ....
کد
عشق خط خورده
˙•▪●ღ عاشقونه ღ●▪•˙
بزرگترین پاتوق ایرانیان
گالری عـکس بازیگران
طرفداران پیت بول
عشق شیدا
(◡‿◡✿) & (。◕ ‿◕。)
totak
ومپایر تنها
.◄ 1♥♥1 ♣ REZA ►.
ردیاب خودرو

تبادل لینک هوشمند
خوشحال میشم تبادل لینک کنیم :X





فال حافظ

جوک و اس ام اس

قالب های نازترین

زیباترین سایت ایرانی

جدید ترین سایت عکس

نازترین عکسهای ایرانی


آرشیو دفتر

ارديبهشت 1391
فروردين 1391


نویسنده وبلاگ :

sheyda

آمار سایت
كاربران آنلاين: نفر
تعداد بازديدها:
RSS

کد های جاوا

ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 16
تعداد نظرات : 21
تعداد آنلاین : 1



---------------------------------------
-------------------------------------------------------- --------------------------------------------- ----------------------

Copyright by © www.LoxBlog.Com & Sharghi.net & NazTarin.Com